مکتب اهل بیت(ع) بینشی نو
 
 
اندیشه های آیة الله مرتضی رضوی
 
 قرآن در آیاتی اندیشیدن و درک کردن را کار «قلب» و «فؤاد» دانسته و نیز قلب را جایگاه ایمان نامیده. مانند آیات ذیل:

«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ»
به طور مسلم گروه بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريديم، آنها دلها (عقلها)ئي دارند كه با آن (انديشه نمي‏كنند و) نمي‏فهمند و چشماني دارند كه با آن نمي‏بينند و گوشهائي دارند كه با آن نمي‏شنوند، آنها همچون چهار پايانند، بلكه گمراه تر اينان همانا غافلانند (زيرا با اينكه همه گونه امكانات هدايت دارند باز هم گمراهند) (ترجمه مکارم شیرازی)
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ »
آيا در زمين گردش نكرده‏ اند تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند در حقيقت چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينه‏ هاست كور است. (ترجمه ها از فولادوند)

این مسئله باعث شده بی اطلاعان از لغت عربی، و نیز ناآگاهان از مباحث دینی، این سؤال را مطرح کنند که چگونه قلب گوشتی می تواند درک و تعقل کند، تکلیف کسانی که قلب مصنوعی دارند چیست و ایمان شان کجا می رود؟!
دانشنامه های مجازی مذهبی نیز مطالب مختلف لغوی، ادبی، روایی و ... از مفسران و پژوهشگران نقل نموده و آیات مربوطه را بررسی و اختلاف نظرات را آورده اند. +
به طور مثال سایت ویکی پرسش نوشته: «واژه‌ قلب بیش از ۱۰۰ بار در قرآن کریم ذکر شده است. در مفهوم‌شناسی واژه‌ قلب روشن شد که قلب در لغت و استعمال عرب هم به معنای قلب صنوبری و هم به معنای عقل (نفس مدرکه) و روح به کار می‌رود. این استعمال چه به‌نحو مشترک لفظی باشد و چه به‌نحو حقیقت و مجاز، در هر صورت مفهومی است که برای آشنایان به زبان عربی، حتی به هنگام نزول قرآن نیز شناخته شده بود و خطایی در استعمال این معانی وجود ندارد.» و به نقل از علامه مصطفوی: « هر انسانی دارای دو قلب است: ۱. قلب مادی ظاهری که همان قلب صنوبری است. ۲. قلب روحانی باطنی که حقیقت انسان است
پس این «قلب» مورد بحث علاوه بر معنای عرفی و لفظی اش، دارای مفهومی ماورایی یا باطنی است و به اصطلاح لفظی است حامل چند مفهوم. اما چه چیزی قلب را از بین این همه اعضا، دارای چنین قابلیتی کرده، و در آیاتی مثل موجودی هوشمند مخاطب قرار گرفته؟

در این مطلب نظرات آیت ا... رضوی را- که بین اکثر اندیشمندان معاصر در موضوع غریزه و فطرت و تفاوت این دوبحث نموده- در این مسئله، نقل می کنیم. چون نوشته ها از کتاب های مختلفی گلچین شده، برخی موارد تکرار شده، اما سعی شده سیر منطقی شان تا حدامکان حفظ شود:

1- قلب کانون «منِ»انسان
2- قلب و شخصیت
3- فرآیند شناخت
4- ارتباط فطرت و قلب
5- انحراف و غفلت قلب
6- بحثی دیگر در انحراف و غفلت
 

منابعی که در این پست استفاده شد (همگی از سایت بینش نو قابل دریافت اند):
جامعه شناسی شناخت
تبیین جهان و انسان
انسان و علوم انسانی در صحیفه سجادیه جلد چهارم و پنجم

و مقالات:
دربارۀ کتاب انسان و چیستی زیبائی
اصول اساسی در شناخت فلسفه ها


برچسب‌ها: قلب, کانون شخصیت انسان
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷ساعت 1:22  توسط sultan  | 
  بالا