مکتب اهل بیت(ع) بینشی نو
 
 
اندیشه های آیة الله مرتضی رضوی
 

نینوا یک واژۀ آشوری است؛ آشوریان دو شهر بنام نینوا داشتند: نینوای شمالی که پایتخت اصلی شان بود و نینوای جنوبی که شهری نسبتاً کوچک و پایتخت قشلاقی آنان بود. در آن نقطه از زمین چندین بار شهر و تمدن بر پا شده و به وسیله حوادث طبیعی از بین رفته است بطوری که آشوریان عنوان «کربد اِله»= غضب خدا بر آن نهادند؛ یعنی همیشه دچار غضب خدا شده است. این سرزمین به هیچ تمدنی تمکین نداد مگر به تمدن حسینی.

اسلام و مبانی مدیریت


برچسب‌ها: موضوعات متفرقه
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۶ آبان ۱۳۹۷ساعت 2:56  توسط sultan  | 

اصطلاحی با عنوان جهاد اکبر نه در قرآن آمده و نه در حدیث، از یک افسانه ناشی شده است، بدیهی است کسی که شخصیت درونی اش یک «شخصیت غریزی» است هرگز به جهاد نمی رود و اگر برود کارش مصداق جهاد نیست؛ تزکیه و مدیریت نفس مقدمۀ جهاد در راه خدا است و هرگز مقدمه از ذی المقدمه، اکبر نمی شود گرچه نسبت به آن علیّت دارد؛ اکبر بودن غیر از علیّت است.

و علت زمینه ساز جهاد، جهاد نیست بل مدیریت درون است؛ در جنگ درون پیروزی ای نیست تا اقدام به جنگ بر برون را نتیجه دهد.

افسانه: در متون برادران اهل سنت آمده است: روزی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) گروهی را به جهاد فرستاده بود، وقتی که آنان پیروزمندانه برگشتند، فرمود: «مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَر»: مرحبا بر گروهی که جهاد اصغر را انجام دادند اما جهاد اکبر برای شان مانده است. پرسیدند «مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَر؟»: جهاد اکبر چیست؟ فرمود: «جِهَادُ النَّفْس‏»: جهاد با نفس خود.

معلوم نیست این داستان در کدام یک از مأموریت های رزمی رخ داده است؟ آن گروه چه کسانی بوده اند و به کدام جنگ اعزام شده بودند. یک داستان مجمل، بدون هر توضیح، مجهول و بی سروته است که متأسفانه یکی از پایه های بزرگ فرهنگ عمومی شده است.

پیام و محتوای این حدیث، متناقض است؛ اگر جهاد آنان که جهاد اصغر نامیده شده، مقبول و قابل «مرحبا» است، پس لابد مردانی بوده اند که در راه خدا از جان گذشته و دارای صداقت در این راه بوده اند یعنی درون خود و نفس خود را اصلاح کرده بوده اند و به آنچه جهاد اکبر نامیده شده عمل کرده بوده اند. در اینصورت چه جائی برای «بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَر» باقی می ماند؟

و اگر افرادی بوده اند با درون آلوده و شخصیت تزکیه نشده در حدّی که مصداق «بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَر» بوده اند، پس جهادشان نیز جهاد مقبول نبوده است، در این صورت معنای «مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَر» چیست؟ زیرا با این وصف جهاد اصغرشان مقبول نیست که مبتنی بر هواهای نفسانی و بدون خلوص لازم در نیّت، بوده است.

به کلمه «بقی» توجه کنید؛ این لفظ حاکی از آن است که آنان هیچ کاری در تزکیه نفس نکرده بوده اند؛ بت پرستان تازه مسلمان شده که هیچ کاری دربارۀ «خود سازی» و تزکیۀ درون نکرده بوده اند و همچنان درون شان آلوده مانده و یا در حدّی دچار «ضعف درون» بوده اند که کلمه «بَقی» درباره شان صدق کند.

این افسانه برای صوفیان جهادگریز، از زمانی که حسن بصری (بنیانگذار تصوف در میان مسلمانان) جهادهای امیرالمؤمنین را محکوم کرد، بهانۀ خوبی گشت که به بهانۀ جهاد اکبر از هر جهاد اصغر (باصطلاح خودشان) پرهیز کنند.

صوفیان که غیر از مفتخواری و تن پروری کاری نداشتند، برای توجیه جهاد پرهیزی و جهان وطنی، و حتی ترک شریعت اعم از جهاد و غیره، این افسانه را ترویج کردند. بویژه در قرن دوم هجری که امواج تصوف شرقی از منبع دو معبد بودائی «نوبهار» و «بهارستان» با تصوف عربی حسن بصری تلاقی کرد.

در قرون متمادی که تصوف سراسر امپراتوری مسلمانان را فرا گرفته بود، جهاد از دایرۀ اسلام حذف شد و نتیجۀ آن اختصاص میدان رزم به امرا و پادشاهان گشت که دقیقاً مانند پیش از اسلام در خدمت زورگویان قرار گرفت.

حقیقت این است: آنان که از حضور در جهاد می ترسیدند و می ترسند، این افسانه را برای توجیه خود ترویج داده و می دهند.

اسلام و مبانی مدیریت

ادامه مطلب و نقد احادیث شیعه در این باره در لینک زیر:

http://www.binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=2847&level=4&subid=2847


برچسب‌ها: موضوعات متفرقه
 |+| نوشته شده در  جمعه ۴ آبان ۱۳۹۷ساعت 16:20  توسط sultan  | 
  بالا