مکتب اهل بیت(ع) بینشی نو
 
 
اندیشه های آیة الله مرتضی رضوی
 

و لم يولد: و زاده نشده. ـ از چيزي به وجود نيامده. ـ از چيزي نشأت نيافته است.
 اين آيه نيز همان جهت عامه و خاصه را دارد.

در جهت عامّة آن بايد گفت: همه چيز زائيده و توليد شده‌اند. و هر چيزي از چيزي نشأت مي‌يابد حتي كره، منظومه، كهكشان، ماده، و انرژي. و همچنين جهان ريز مانند اتم و... و عطر از گل و محبت و غضب از جسم و جان انسان و... به همان معناي وسيع زايش كه بيان گرديد.
و در جهت خاصة آن بايد گفت: بر خلاف باور بعضي از ملت‌ها خداوند «عشق» هم نيست. زيرا عشق زائيچه است. و همين طور مهر و محبت.

آنان كه مي‌گويند عشق جهان را اداره مي‌كند حتي چرخش كرات و گردش الكترون در اثر عشق است، بايد در انديشة‌شان تجديد نظر نمايند. زيرا موضوع هستي شناسي جدّي‌تر از اين سخن‌هاست. اين آيه در جهت خاصه‌اش اين گونه تصورات را (كه در طول تاريخ هم بوده) به طور تبيين گرانه ردّ مي‌كند.
و لم يولد: و خداوند «نشأت يافته» نيست.
و لم يولد: و خداوند «حالات» هم نيست.
مراد از حالات همان‌هايي است كه بر موجود جاندار عارض مي‌شود و گاهي در تعبيراتي به جهان جماد هم شمول داده مي‌شود مثل عشق. و همچنين غضب، مهر، محبت و هر چه كه از اين قبيل باشد.

کتاب تبیین جهان و انسان
http://www.binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=307&level=4&subid=307#_ftn7


برچسب‌ها: خداشناسی, تصوف
 |+| نوشته شده در  شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ساعت 17:46  توسط sultan  | 
  بالا